۲ دی ۱۳۹۰، ۱۱:۵۶

توسط نشر امیرکبیر/

«پرواز شبانه» اگزوپری با مقدمه آندره ژید منتشر شد

«پرواز شبانه» اگزوپری با مقدمه آندره ژید منتشر شد

کتاب «پرواز شبانه» اثر آنتوان دوسنت اگزوپری با ترجمه پرویز داریوش، در قالب یازدهمین عنوان مجموعه داستان‌های خارجی توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، آنتوان دوسنت اگزوپری نویسنده فرانسوی، از 21 سالگی به خدمت نیروی هوایی فرانسه درآمد. نخستین داستانش را در سال 1925 در یک مجله فرانسوی چاپ کرد و از‌ آن‌جا که در سال 1929 مدیر پست هوایی آرژانتین بود، رمان «پرواز شبانه» را نوشت و با مقدمه‌ای از آندره ژید آن را در سال 1931 در پاریس منتشر کرد. این کتاب ابتدا مورد استقبال فرانسویان قرار گرفت و بعدها به چندین زبان مختلف ترجمه شد.

پس از اشغال فرانسه، اگزوپری به آمریکا تبعید شد و در سال‌های تبعید داستان‌های «قلعه»، «شازده کوچولو» و «خلبان جنگی» را نوشت. او در سال 1944 دوباره به نیروی هوایی فرانسه پیوست و در همان سال وقتی مشغول انجام یک پرواز شناسایی بود، مورد حمله جنگنده‌های آلمانی قرار گرفت و سقوط کرد و تنها، پلاک شناسایی‌اش آن هم بعد از چند سال پیدا شد.

آندره ژید در مقدمه‌ای که برای این کتاب نوشته، آورده است:

با این‌که نخستین کتاب سنت‌اگزوپری را بسیار دوست می‌دارم، این یک را سخت بدان ترجیح می‌دهم. در «چاپار جنوب»، اگزوپری تجربه‌های یک هوانورد را آمیخته با جریان رگه‌های احساس و عاطفه،‌ با دقت جذاب و گیرایی توصیف کرده است. که در نتیجه قهرمان داستان را به خواننده نزدیک‌تر می‌سازد. با خواندن آن درمی‌یابیم که آن هوانورد تا چه پایه انسانی، حساس و دستخوش خطر و شکنندگی است! قهرمان پرواز شبانه، هرچند به تمامی معنی کلمه انسان است اما به فضیلتی مافوق بشری می‌رسد. آن‌چه به گمان من بیش از هر چیز در این داستان خوشایند و برانگیزنده، خواننده را به وجد می‌آورد همانا بزرگ‌منشی آن است.

من این کتاب را تنها به خاطر شایستگی ادبی آن نمی‌ستایم بلکه ارزش آن را به عنوان صفحه ضبط واقعیات نیز در نظر دارم و همین ترکیب دور از معمول این دو خصیصه است که این اهمیت استثنایی را به «پرواز شبانه» ارزانی داشته است.

در قسمتی از این داستان می‌خوانیم:

با این همه، کمک خلبان آن نیروی به هم فشرده را که در آن توده سایه خانه کرده بود، به حدس بازشناخت و آن را پسندید. راست است که آن مجموعه قوی او را به سوی توفان می‌برد اما با این وصف، از لحاظی سپر بلای او نیز بود. راست است که آن دست‌ها که سکان هدایت هواپیما را چنگ گرفته بودند، چنان به توفان فشار می‌آوردند که گویی گرده حیوان عظیمی را می‌فشردند، اما آن‌ شانه‌های نیرومند هیچ نمی‌جنبیدند و بر فراوانی نیروی او شهادت می‌دادندو و خلبان به خود گفت: هرچه باشد همین خلبان مسئول است. این بود که همچون کسی که بر ترک زین نشسته باشد و چهارنعل در میان شعله‌های آتش بتازد، به بهترین وجهی از استواری پردوام و وزن و نیروی پنهان در آن کالبد تیره که پیش روی او بود،‌ لذت می‌برد.

در سمت چپ هواپیما، دل توفان جدیدی همچون آتش چرخان دوردست از هم ترکید....

این کتاب با 95 صفحه، شمارگان هزار و 500 نسخه و قیمت 1650 تومان منتشر شده است.

کد خبر 1490495

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha